<no title>
فال نیک روز جمعه گذشته که مصادف با عید غدیر بود....به اتفاق عمو ایمان و مامان جون و دایی امیر رفته بودیم گردش... و یه جای خیلی سرسبز بساطمون رو پهن کردیم...... اونجا تقریبا شلوغ بود . .....بعد از مدتی که شایان و بچه ها داشتن بازی می کردن...... یه آقایی که لباس و ریشش یکدست سفید بود ...... {درویش بود} از پیش بچه ها که بازی می کردن و تعدادشون کم نبود رد شد و ایستاد پیش شایان...سرش رو بوسیدو یدونه گیره لباس که عکس حضرت علی بود و یدونه شکلات داد به شایان و رفت. ...... هممون تعجب کردیم که چرا بین همه اینو به شایان داد...منم گ...
نویسنده :
مامی ندا
15:37